همان نیروی بنیادین پشت حرکات بازار است. ما میتوانیم رفتار بازار را کندل به کندل و تیک به تیک بخوانیم و متوجه شویم. معاملهگران بسیاری وجود دارند که در درک آن دچار سوء تفاهم شدهاند. این پرایس اکشن است که داستان و حکایت هر یک از کندلها را روایت میکند. بعضی افراد آن را فقط محدود به تحلیل کندلاستیکها میدانند و برای برخی دیگر نیز پرایس اکشن چیزی جز معاملهکردن با الگوهای نموداری و میلههای قیمتی بدون استفاده از اندیکاتورها نیست. پرایس اکشن از اصولی ترین مباحث در آموزش فارکس مبحثی است که بطور ناقص تعریف شده است. اما برای من، پرایس اکشن یعنی چگونگی حرکت بازار. منظور از پرایس اکشن در اصلیترین حالت آن تحلیل رفتاری روانشناسی بازار است. پرایس اکشن را میتوان بصورت حرکت بازار در حالت دینامیک و پویا تعریف نمود که ساختار بازار را ایجاد میکند و ساختار بازار در واقع ثبت و ضبط رفتار و واکنشهای آن در گذشته است. پرایس اکشن یک سیستم معاملاتی نیست، بلکه یک مهارت معاملاتی است که از طریق تمرین و تجربه بدست میآید.
آیا در فارکس میتوان چیزی غیر از جفت ارز را هم معامله کرد؟ بنابراین اگر می خواهید یک جفت ارز اگزوتیک را معامله کنید، باید بیش از پیش محتاط باشید و جوانب مختلف را بسنجید. معمولا اسپرد و کمیسیون در این نوع نمادها بالاتر است. از جمله موارد قابل معامله در فارکس طلا, نقره, نفت, سهام شرکت های بزرگ دنیا و حتی بیتکوین و اتریوم است. برخی نمادها نوسان بسیار زیادی دارند. هرچند که در واقع تعریف و اساس فارکس صرفا بر خرید و فروش ارزها بنا نهاده شده است. همچنین معامله شاخصهای معروف مثل داو جونز و نزدک و دکس آلمان بسیار شایع است. لوریج یا اهرم در این نمادها ممکن است با لوریج شما در جفت ارزها متفاوت باشد. لکن امروزه تقریبا اکثر کارگزارهای فارکس به شما اجازه معامله روی طیف وسیعی از نمادها را می دهند. یک نکته که باید همیشه قبل از معاملهی هر نماد در فارکس انجام دهید تحقیق روی شرایط معاملهی آن نماد است. در فارکس بعد از جفت ارزها، معاملهی نماد طلا یا همان اونس جهانی طرفداران زیادی دارد. حتی افرادی در بازار فارکس سهام شرکتهای معروف دنیا مثل اپل و آمازون و گوگل را خرید و فروش میکنند. افراد زیادی هم به معاملهی نفت روی میآورند و افرادی نیز در پی معامله کریپتوها هستند.
سطح مقاومتی کجاست و بازار چه واکنشی در برابر آن خواهد داشت؟ ما پرایس اکشن را از طریق ساختار بازار میتوانیم متوجه شویم.یعنی با بررسی اصولی حرکات مارکت در گذشته. بازار با رسیدن به یک سطح حمایتی چه واکنشی نشان میدهد؟ با توجه به جایگاهشان چه نوع و فرمتی از روند را ایجاد کرده اند؟ جایگاه آنها نسبت بهم چگونه است؟ پس از اینکه فشار خریداران کاهش یابد، چه اتفاقی رخ میدهد؟ به یاد داشته باشید که پرایس اکشن به معنی درک روانشناسی پشت حرکات بازار است که به شکل حرکات فیمت در نمودارها دیده می شود. در هنگام تحلیل پرایس اکشن، به ویژگیهای حرکات بازار دقت میکنیم و سوالاتی را از خود میپرسیم مانند اینکه: بازار پس از اینکه در یک جهت یک حرکت بزرگ را تجربه کرده، چگونه واکنش نشان داده است؟ آیا خریداران فشار بیشتری وارد میکنند یا فروشندگان؟ قله ها و دره ها به چه شکل و ترتیبی قرار گرفته اند؟
این تعامل و رفت و برگشت بین حالات موازنه و عدم موازنه، ذات و ماهیت بنیادین ساختار بازار است. این روانشناسی بازار است که موقعیتهای معاملاتی سودآوری پیش روی ما قرار میدهد. این حالت در پرایس اکشن تحت عنوان شکلگیری یک روند جدید شناخته میشود.در دوره پرایس اکشن امینو نشانه های این تغییر موازنه با عنوان “نشانه های اتمام روند” بصورت کامل مورد بررسی قرار گرفته و آموزش داده شده است. یکی دیگر از احتمالات این است که حرکات ناگهانی و شدید بازار به شکست یک حالت موازنه منتهی شود. هر لحظه باید ببینیم که آیا بازار در حالت موازنه است یا عدم موازنه. این موضوع ریشه اصلی درک چگونگی رفتار بازار است. سپس باید به پرایس اکشن توجه کرده و روانشناسی بازار را دنبال کنیم. الگوهایی که در نمودارها میبینیم، انعکاسی از روانشناسی بازار هستند.
بالاخره زمانی میرسد که یک موقعیت بالانس و موازنه به لحاظ نقدینگی دچار مشکل میشود. البته تحلیلگران تکنیکال بایستی از معامله با این قبیل ساختارهای بازار خودداری کنند، چرا که در این شرایط نمیتوانیم احتمال موفقیت بالایی داشته باشیم. رفتار بازار در محدودههای نوسانی به لحاظ آماری میتواند به مدل “وِلگشت ” یا قدم زدن تصادفی نزدیک باشد. دلایل زیادی برای تغییر فاز بازار از حالت موازنه به عدم موازنه (Anti-equilibrium) وجود دارد. قیمت بازار حول و حوش یک ارزش مرکزی حرکت میکند، که این حرکت را در پرایس اکشن به عنوان ساختارهای تصادفی بزرگ یا کوچک مینامند. به لحاظ روانشناسی، فعالان بازار ممکن است این حرکت بزرگ و ناگهانی بازار را به عنوان یک تغییر و تحول موقت در نظر بگیرند که قیمت را مجددا به حالت تعادلی بازخواهد گرداند. در این هنگام، قیمت ناگهان و به شدت به یک سمت حرکت میکند.
به واقع، این افراد روی ساختار حرکتی بازار معامله میکنند، نه روی حرکات به ظاهر تصادفی بازار. بطور کلی یک معاملهگر بایستی به منظور درک حالت طبیعی روانشناسی بازار از ثبات قدم و صبر و شکیبایی بالایی برخوردار باشد. حرکات بازار در ظاهر بصورت تصادفی هستند، لذا الگوهایی که در بازار شکل میگیرند نیز در ظاهر رندوم و تصادفی هستند. به این معنی که خریداران و فروشندگان عدم توافق خیلی بزرگی روی قیمت بازار ندارند. به بیانی منطقی، معاملهگری که پرایس اکشن را در نظر دارد، با استفاده از الگوهای نموداری معامله نمیکند، بلکه با بهرهگیری از روانشناسی بازار پشت این الگوها معامله میکند. تغییر روندها به چه شکلی ایجاد می شود؟ آیا رفتارهای مشابهی در تغییر روندها اتفاق می افتد؟ خوانش و درک روانشناسی پشت این حرکات بظاهر تصادفی قیمت، الگوهای زمینهای و اصلی بازار را نشان خواهد داد که تصادفی نیستند و در این صورت میتوان فرصتهای معاملاتی را محاسبه نمود. بررسی و ارزیابی ساختار بازار شبیه به فرایند مشاهدات علمی است. بازارهای مالی معمولا در وضعیت بالانس و موازنه (Equilibrium) قرار دارند.
